نازک آرای تن ساقه گلی
که به جانش کِشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می شکند
دستها می سایم
تا دری بگشایم
بر عبث می پایم
که به در کس آید
در و ویوار به هم ریخته شان
بر سرم می شکند....
+نیما یوشیج
- چهارشنبه ۱۰ مرداد ۹۷ , ۲۰:۲۵
- |
با «من» بى کسِ تنها شده، یارا تو بمان همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان (ابتهاج)
نازک آرای تن ساقه گلی
که به جانش کِشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به برم می شکند
دستها می سایم
تا دری بگشایم
بر عبث می پایم
که به در کس آید
در و ویوار به هم ریخته شان
بر سرم می شکند....
+نیما یوشیج