آدم به اسم خودش وابسته می شود، جادوی اسمش می شود و خودش را با آن تعریف می کند و اگر مدتی به نام دیگری صدایش بزنند دلش برای اسم واقعی اش تنگ می شود. اگر جایی باشد که هیچ کس اسمش را نمی داند یا به اسم صدایش نمی کند، دلش می گیرد و احساس غربت می کند. اگر کسی اسمش را درست تلفظ نکند طوری شاکی می شود که انگار آیه ای الهی پس و پیش شده است یا در امانتی بزرگ خیانت کرده اند. آدم با اسمش تعریف می شود، هویت می گیرد، زندگی می کند. با اسمش خودش را صدا می زند، خودش را به دیگران معرفی می کند، دیگران را به خودش راه می دهد، برای خودش مرز تعیین کند و مرز همه قراردادهای دنیا را درمی نوردد. آدم حق دارد گاهی دلش برای اسم واقعی خودش، اسم وبلاگ اولش، اسم دفتر شعرش و همه اسمهایی که هویت او را مشخص می کنند تنگ شود...
- پنجشنبه ۹ فروردين ۹۷ , ۱۳:۴۴
- |