یک نفر به اسم من

با «من» بى کسِ تنها شده، یارا تو بمان همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان (ابتهاج)

تولدت مبارک عزیزترین من...

تو... همین «تو» دوست داشتنی من! مرد شدی! به همین سادگی... به همین سرعت... یک جوری قد کشیدی که دیگر برای بوسیدنت تو باید خم شوی نه من! یک جوری قد کشیدی که باورم نمی شود یک زمانی تو را روی پاهایم یا در آن گهواره ی نارنجی کوچک خواب می کردم... و امروز درست نوزده سال از اولین روز زندگی ات گذشت... مرد شدی... مرد کوچک من... مردی که هنوز پشت پلکهایش، یک دنیا بچگی نشسته است... مردی که به متفاوت ترین شکل ممکن دوستش دارم...

Designed By Erfan Powered by Bayan