یک نفر به اسم من

با «من» بى کسِ تنها شده، یارا تو بمان همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان (ابتهاج)

عادتی به اسم «چه قدر قشنگ است»

کتابها را می دهم دستش و می گویم: «به مامان سلام برسان.» همین که چند قدم می رود صدایش می زنم. برمی گردد نگاهم می کند. می گویم: «شلوارت چه قدر قشنگ است!» می خندد؛ بلند. لبخند می زنم؛ آرام. عادت جدیدم را دوست دارم

کیت
۰۹ خرداد ۹۷ , ۲۲:۱۱
کجایی؟خیلی وقته بهم سر نزدیا حواست باشه
اومدم یه چیزی در مورد شباهت تبلیغ حجاب و تبلیغ مصرف درست آب بگم
مثالی که زدی اصلا درست نیست...ببین اگر کسی تبلیغ صرفه جویی اب میکنه دغدغه اش تموم شدن آبع اما آیا اگر کسی حجاب را رعایت نکنه آیا زیباییش تموم میشه؟مسلما نه برعکس بلکه زیباتر هم به نظر میرسه


پاسخ :

شرمنده. ویروسه دوباره! می خونمت ولی خاموش.
مرسی از نظرت. در جوابت دو نکته رو بگم:
1. تو پست مریض آبی نوشتم «در مورد حجاب و روابط زن و مرد و عفت و حیا» و نه فقط حجاب. هر کسی حجاب رو قبول نداره لزوما به این معنی نیست که در روابطش با جنس مخالف قید و بندی رو نمی شناسه یا این که حیا نداره. تو منظور منو محدود کردی به حجاب. در حالی که حجاب فقط بخشی از اون بود نه همه ش.
2. حرف تو یه جورهایی به فلسفه حجاب داشتن یا نداشتن مربوط میشه و من فعلا کاری به این فلسفه ندارم. صرفاً منظورم این بود که داشتن دغدغه در مورد یک چیز، به معنی بیمار بودن در اون زمینه نیست. هر کس دغدغه چیزی رو داره براش دلایلی هم داره قطعا. این دلایل ممکنه از دیدگاه دیگران غلط باشه یا پرداختن به این دغدغه ممکنه از نظر دیگران غیرضروری و اشتباه باشه؛ ولی از نظر خودش مساله مهم و قابل توجهی هست که بهش می پردازه. این دلیل نمیشه بگیم مریضه.
Designed By Erfan Powered by Bayan