یک زمانی در اعتراض به لوس بازیهایی از این دست که بعد از خیانت محبوب، طرف یک چشمش اشک بود و یک چشمش خون و شب و نصف شب می نشست برای خوشبختی یا برگشتن او دعا می کرد، رو آوردم به آهنگ هایی مثل «الهی سقف آرزوت، خراب بشه روی سرش» و «دیگه ازت بدم میاد، بدم میاد عروسک» که هر کدام یک پا کولی بازی بود! حالا اما می دانم این دو سبک برخورد، هر کدام از یک ور بام افتادن است و در اصل، آدم باید در همه ی شرایط سنگین باشد و وقتی خیانت دید، بعد از یک دوره سوگواری خصوصی، دست از سر خائن مورد نظر بردارد و برود پی زندگی اش و بگذارد او هم زندگی اش را بکند و فوقش به کائنات بسپارد که خودشان هر جور صلاح می دانند حالش را بگیرند! البته همه ی اینها فعلاً فقط در حد تئوری است و شاید اگر روزی برای من اتفاق بیفتد که مخنوت (اسم مفعول خیانت!!!) شوم، چنان ترکیب بدیعی از لوس بازی و کولی بازی راه بیندازم که همه ی «یک چشم اشک_ یک چشم خونها» و همه ی «الهی سقف آرزوت خوانها» انگشت حیرت بر لب بگزند!
- يكشنبه ۲۰ خرداد ۹۷ , ۱۷:۱۹