یک نفر به اسم من

با «من» بى کسِ تنها شده، یارا تو بمان همه رفتند از این خانه، خدا را تو بمان (ابتهاج)

چرا نباید به دانشجوها نمره ی الکی داد تا پاس شوند؟

دانشجویی که دیر سر کلاس می رود، زیاد غیبت دارد، سر کلاس خواب است و نه به درس گوش می دهد و نه در هیچ فعالیت کلاسی شرکت می کند، معنی اش این است که در زندگی اش برنامه ریزی درستی ندارد. حالا یا اهل برنامه ریزی نیست یا برایش اهمیتی ندارد یا بلد نیست!

دانشجویی که در آزمون میان ترم شرکت نمی کند یا شرکت می کند و نمره پایینی می گیرد ولی برای جبران آن نه تلاش می کند برای آزمون پایانی بیشتر درس بخواند و نه هیچ فعالیت کلاسی و تکلیف فراکلاسی انجام می دهد، یعنی هیچ آینده نگری ندارد و باری به هر جهت پیش می رود و شعارش این است که بالاخره یک طوری می شود!

دانشجویی که در امتحانها تقلب می کند، یعنی به این اعتقاد دارد که هدف وسیله را توجیه می کند و به جای تلاش و صرف وقت و هزینه، باید از راه ممکنی برای رسیدن به اهداف کمک گرفت، حتی اگر از یک طرف حق دیگرانی که نمی خواهند یا نمی توانند تقلب کنند ضایع شود و از طرف دیگر خودش از کسب دانش، نگرش و مهارتهای ضروری مربوط به رشته محروم بماند.

دانشجویی که هیچ نوع تلاشی برای نمره گرفتن و پاس کردن واحدهای درسی اش نکرده است و بعد از اعلام نمرات دور می افتد که با دروغ و سیاه نمایی و تظاهر و خواهش و التماس و قول و قرارداد از استادش نمره قبولی بگیرد، یعنی علاوه بر دروغگو و متظاهر بودن، آدم مسولیت پذیری نیست و نمی خواهد عواقب کم کاریهایش را بپذیرد و همه چیز را به گردن این و آن می اندازد و دیگران را مقصر و خودش را مظلوم و مقهور شرایط می داند و معتقد است حالا دیگران باید کاری برای او بکنند تا اتفاق بدی نیفتد.

حالا همه این ویژگیها را بگذارید کنار هم و یک جوان بدون برنامه ریزی، بدون آینده نگری، باری به هر جهت، متقلب، ضایع کننده حقوق دیگران، فاقد توانمندی و دانش لازم، دروغگو، متظاهر، بی مسوولیت، آویزان، توجیه گر و... را در نظر بگیرید.

آیا شما حاضرید به یک روانشناس، یا پزشک یا مهندس یا متخصص یا... با این ویژگیها مراجعه کنید و در کارهایتان از او کمک بگیرید یا مثلاً کودکتان را به معلمی با این ویژگی ها بسپارید؟ حاضرید در انتخابات بعدی به کسی با این وِیژگیها رأی بدهید؟ حاضرید امام جمعه، اعضای شورای شهر، استاندار، فرماندار، رییس جمهور، وزرا و هر کدام از مقامات مسوول کشور چنین ویژگیهایی داشته باشند؟ بدون شک نه!

خب این روان شناس، پزشک، مهندس، متخصص، معلم، امام جمعه، اعضای شورای شهر، استاندار، فرماندار، رییس جمهور، وزرا و هر کدام از مقامات مسوول کشور از کجا می آیند؟! خدا که در آسمان را باز نمی کند و آنها را برای ما بفرستد. دست کم بخشی از این افراد همانهایی هستند که از دانشگاههای کشور فارغ التحصیل و بعد جذب مشاغل و مناصب مختلف می شوند. 

درست است که یک استاد به تنهایی نمی تواند از ورود چنین افرادی به جامعه جلوگیری کند، ولی دست کم می تواند با ندادن نمره ناحق به افرادی با این ویژگیها، خودش را در خطاها و چه بسا جنایتهای آینده این افراد شریک نکند. یک استاد می تواند ارتباط این رفتارهای ظاهرا کوچک و معمولی و پیش پا افتاده در دوران دانشجویی را با شکل گیری غلط شخصیت اخلاقی و حرفه ای روشن کند تا دانشجوها ذهنشان کمی بازتر شود. حتی اگر یک دانشجو از این حرفها به خودش بیاید هم ارزشمند است.

من نمی گویم سختگیری زیاد و اضافه لازم است؛ ولی تا این حد آسان گیری که هر ننه قمری وارد دانشگاه شود و بدون هیچ تلاشی و به قول معروف فقط «ماچکی» نمره بگیرد و فارغ التحصیل شود هم خیلی درد است؛ خیلی زیاد.

Designed By Erfan Powered by Bayan